کوچ کیست؟!
داستان کوچ کیست؟ از یک دستور شروع شد. زمانی که پادشاه مجارستان، ماتیاش یکم، وین را فتح میکند. دستور میدهد برای رفت و آمدش بین بوداپست و وین کالسکهای راحت و نرم آماده کنند. کالسکهای که در روستا کاکس مجارستان برای او ساخته میشود. اما آنقدر کالسکههای کاکس(KOCS CARRIAGE) خوب ساخته شد که آوازهاش در کل اروپا میپیچد و بعد از مدتی برای تجارت و سفرهای مردم هم استفاده میشود. کالسکهای که در بین مردم انگلستان به کوچ معروف میشود!
اما چرا کالسکه کاکس دیروز، به معنا کوچ یا مربی امروز استفاده میشود؟! کالسکه کاکس باعث شد سفرهای سخت و طولانی، راحت و آسانتر از قبل صورت بگیرد، با گذر زمان این اصطلاح به معلمها و مربیهایی که مفاهیم پیچیده و سخت را تبدیل به مسائلی راحت و آسان میکنند هم اطلاق شد و امروزه به آنها میگویند: کوچ!
کوچ به معنا دیگر یک تسهیلگر است. او به شما کمک میکند تا یک سفر راحت و با کمترین دردسر به درون ذهنتان انجام دهید!
تا حالا شده جواب یک سؤال را بدانید؛ اما مطمئن نباشید! یا در تصمیمگیری بین دوراهی گیرکرده باشید؟!
به نظرتان مهمترین دلیل این اتفاق چیست؟
ترس و عدم آگاهی یکی از مهمترین دلایل دستدست کردن آدمها در تصمیمگیری است. کوچ به شما یاد میدهد چگونه با هیولای ترس مبارزه کنید و این غول بیشاخودم را شکستش دهید. مبارزهای که فارغ از نتیجه، بعد از آن حس لذت و رضایت از خودتان دارید. در خلوت به خودتان میگوید: «آهان آخرسر زدم دهنش را سرویس کردم!»
البته یادتان باشد تو این مبارزه شاید دو سه ضربهای هم نوشجان کنید! درهرحال بازی اشکلک دارد سر شکستنک دارد!
کوچ در برابر تصمیمهای شما نه قضاوت میکند! نه مبصر بازی در میاورد! نه سرزنش و نه بایدونباید میکند! ما فقط کمک میکنیم شما بر اساس شرایطتان بهترین انتخاب را داشته باشید، یعنی اگر هر زمان برگردید به عقب به خودتان بگوید این بهترین انتخاب من بود و خلاص! کوچ به شما یادآوری میکند دیکته نانوشته هیچوقت غلط ندارد!
اما چه فرقی بین مشاور و کوچ است؟
مشاورها پشت افراد قرار دارند. آنها شبیه راه بلدهاییاند که اجازه به بیراه رفتن و گمشدن در مسیر را نمیدهند یا به عبارت سادهتر و خودمانیتر آنها در دو فعل «بکن» و «نکن» نمود پیدا میکنند! اما کوچها در کنار شما قرار میگیرند. شانه به شانه! آنها با کمک شما نسخهها و گزینه ها را شخصیسازی میکنند. برای هر شرایط یک نسخه!
اما آیا کوچ خودش نسخه مینویسد و یا گزینههای از پیش تعیینشده پیشنهاد میدهد؟ نه! بلکه این شما هستید که بر اساس شرایط و حال خودتان نسخه خودتان را مینویسید. کوچ فقط شرایط، اهداف و گزینهها را شفاف میکند و کنار شما مسیر را بهصورت ایستگاه به ایستگاه تعریف میکند. (منظورم لقمه لقمهکردن هدف است تا اندازه قواره افراد شود) و به کمک همدیگر یک برنامه اجرایی با جزئیات دقیق مینویسید. اما چرا افراد این برنامه را اجرا میکنند؟! چون آدمها حرفهای خودشان را بیشتر از دیگران قبول دارند! اینجاست که فرق بین کوچ و مشاور مشخص میشود. کوچ مانند خیاط لباسی برای شما میدوزد که فیت و مناسب شما است. اینکه کجایش را تنگ و یا گشاد کند در دستان شماست! چون شما هستید که قرار است با این لباس در مراسم زندگیتان بدرخشید. نه فرد دیگر!